معنی فارسی loxed

B1

لکس به معنای قفل کردن یا محکم کردن چیزی است تا از دست رفتن یا بی‌نظمی جلوگیری شود.

To secure or fasten something, often to ensure it does not come undone.

example
معنی(example):

او کیسه را برای اطمینان از ایمنی آن لکس کرد.

مثال:

He loxed the bag to ensure it was secure.

معنی(example):

فنی‌کار کابل‌ها را لکس کرد تا آن‌ها را مرتب نگه دارد.

مثال:

The technician loxed the cables to keep them organized.

معنی فارسی کلمه loxed

: معنی loxed به فارسی

لکس به معنای قفل کردن یا محکم کردن چیزی است تا از دست رفتن یا بی‌نظمی جلوگیری شود.