معنی فارسی loxodromically
C1به صورت لوکسودرومیک، به انجام کارها یا تعریف مسیرها به شیوه‌ای که مطابق با الگوی لوکسودرومیک باشد، اشاره دارد.
In a manner relating to a loxodrome, often used in the context of navigation and plotting courses.
- ADVERB
example
معنی(example):
او مسیر کشتی را به صورت لوکسودرومیک بر روی نقشه ترسیم کرد.
مثال:
He loxodromically plotted the path of the ship on the map.
معنی(example):
مسیرها به صورت لوکسودرومیک تعریف شدند تا سفر کارآمدتری داشته باشند.
مثال:
The routes were loxodromically defined to ensure efficient travel.
معنی فارسی کلمه loxodromically
:
به صورت لوکسودرومیک، به انجام کارها یا تعریف مسیرها به شیوه‌ای که مطابق با الگوی لوکسودرومیک باشد، اشاره دارد.
