معنی فارسی lube
B1 /luːb/ترکیبی استفاده میشود که برای کاهش اصطکاک بین دو سطح مورد استفاده قرار میگیرد.
A substance used to reduce friction between surfaces.
- noun
noun
معنی(noun):
Lubricant
example
معنی(example):
او برای کارکرد نرم ماشین، روانکننده اعمال کرد.
مثال:
He applied lube to the machine for smooth operation.
معنی(example):
روانکننده برای حفظ عملکرد موتور ضروری است.
مثال:
Lube is essential for maintaining engine performance.
معنی فارسی کلمه lube
:
ترکیبی استفاده میشود که برای کاهش اصطکاک بین دو سطح مورد استفاده قرار میگیرد.