معنی فارسی lucences
B2شفافیتها به مواردی اطلاق میشود که نشاندهنده روشنایی یا شفافیت در یک محیط یا تصویر هستند.
The quality of being transparent or luminous.
- NOUN
example
معنی(example):
شفافیتهای نقاشی آن را جذابتر نشان میدهد.
مثال:
The lucences in the painting made it appear more vibrant.
معنی(example):
هنرمند بر روی شفافیتها تمرکز کرد تا تأثیر کلی را افزایش دهد.
مثال:
The artist focused on the lucences to enhance the overall effect.
معنی فارسی کلمه lucences
:
شفافیتها به مواردی اطلاق میشود که نشاندهنده روشنایی یا شفافیت در یک محیط یا تصویر هستند.