معنی فارسی lucent
B2 /ˈl(j)uːsənt/درخشان، به معنی شفاف و روشن.
Shining, clear, or translucent.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Emitting light; shining, luminous.
معنی(adjective):
Translucent; clear, lucid.
example
معنی(example):
ماه در آسمان شب روشن بود.
مثال:
The moon was lucent in the night sky.
معنی(example):
آب درخشان در نور خورشید درخشان بود.
مثال:
The lucent water sparkled in the sunlight.
معنی فارسی کلمه lucent
:
درخشان، به معنی شفاف و روشن.
