معنی فارسی lucently
B1به صورت شفاف و واضح به بیان مطلب یا موسیقی اشاره دارد.
In a way that is clear and easy to understand.
- ADVERB
example
معنی(example):
او در طول ارائه به صورت شفاف و واضح صحبت کرد.
مثال:
She spoke lucently and clearly during the presentation.
معنی(example):
موسیقی به صورت شفاف نواخته میشد و اتاق را پر از صدا کرد.
مثال:
The music played lucently, filling the room with sound.
معنی فارسی کلمه lucently
:
به صورت شفاف و واضح به بیان مطلب یا موسیقی اشاره دارد.