معنی فارسی lucet

B1

درخشیدن و تابش کردن، به ویژه در مورد نور یا روشنایی.

To shine; to emit light.

example
معنی(example):

آفتاب از میان درختان درخشید و الگوی زیبایی ایجاد کرد.

مثال:

The sun lucet through the trees, creating a beautiful pattern.

معنی(example):

لبخند او مانند فانوسی در تاریکی درخشید.

مثال:

Her smile lucet like a beacon in the dark.

معنی فارسی کلمه lucet

: معنی lucet به فارسی

درخشیدن و تابش کردن، به ویژه در مورد نور یا روشنایی.