معنی فارسی luckily
B1 /ˈlʌkəli/به خوششانسی، به معنای اینکه چیزی به خوبی یا بدون مشکل رخ داده است.
In a fortunate manner; by good luck.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In a lucky manner; by good fortune; fortunately.
example
معنی(example):
خوشبختانه کلیدهایم را پیدا کردم.
مثال:
Luckily, I found my keys.
معنی(example):
خوشبختانه در طول پیکنیک باران نبارید.
مثال:
Luckily, it didn’t rain during the picnic.
معنی فارسی کلمه luckily
:
به خوششانسی، به معنای اینکه چیزی به خوبی یا بدون مشکل رخ داده است.