معنی فارسی luckly
A2به معنای خوششانسانه و به طرز مثبت در وضعیتهای مطلوب استفاده میشود.
A fortunate occurrence; a positive outcome by chance.
- ADVERB
example
معنی(example):
خوشبختانه، روز آفتابی برای پیک نیک بود.
مثال:
Luckily, it was a sunny day for the picnic.
معنی(example):
خوشبختانه، من کلیدهای گم شدهام را به موقع پیدا کردم.
مثال:
Luckily, I found my lost keys just in time.
معنی فارسی کلمه luckly
:
به معنای خوششانسانه و به طرز مثبت در وضعیتهای مطلوب استفاده میشود.