معنی فارسی luctation

B1

تقلا، تلاش یا مبارزه برای فرار از یک وضعیت دشوار.

A struggle or fight, especially when against the odds.

example
معنی(example):

تقلا کردن ماهی در آب قابل مشاهده بود.

مثال:

The luctation of the fish was visible in the water.

معنی(example):

تقلا او در طول مبارزه اراده او را نشان داد.

مثال:

His luctation during the fight showed his determination.

معنی فارسی کلمه luctation

: معنی luctation به فارسی

تقلا، تلاش یا مبارزه برای فرار از یک وضعیت دشوار.