معنی فارسی luggages
B1چمدانها، اقلام بار و باری که مسافران به همراه خود میآورند.
Baggage or items of luggage carried by travelers.
- NOUN
example
معنی(example):
فرودگاه پر از چمدانهایی از مسافران بود.
مثال:
The airport was filled with luggages from travelers.
معنی(example):
او در حمل چمدانهای سنگینش دچار مشکل شد.
مثال:
He struggled to carry his heavy luggages.
معنی فارسی کلمه luggages
:
چمدانها، اقلام بار و باری که مسافران به همراه خود میآورند.