معنی فارسی lugubriously
B2به صورتی اشاره دارد که حالتی غمگین و ماتمزده دارد.
In a mournful or dismal manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به شکلی لگوبریوزی درباره فرصت از دست رفته صحبت کرد.
مثال:
He spoke lugubriously about the lost opportunity.
معنی(example):
او آهنگ را به شکل لگوبریوزی خواند و غم عمیقی را منتقل کرد.
مثال:
She sang the song lugubriously, conveying deep sadness.
معنی فارسی کلمه lugubriously
:
به صورتی اشاره دارد که حالتی غمگین و ماتمزده دارد.