معنی فارسی lullabying

B1

عمل لالایی خواندن، به ویژه برای خواباندن کودکان.

The act of singing lullabies to someone, typically to help them fall asleep.

verb
معنی(verb):

To sing a lullaby to.

example
معنی(example):

او در حال لالایی خواندن برای خواهر کوچکش است تا خوابش ببرد.

مثال:

She is lullabying her little sister to help her sleep.

معنی(example):

او شب را صرف لالایی خواندن برای نوزاد کرد تا اینکه خوابش برد.

مثال:

He spent the evening lullabying the baby until she dozed off.

معنی فارسی کلمه lullabying

: معنی lullabying به فارسی

عمل لالایی خواندن، به ویژه برای خواباندن کودکان.