معنی فارسی lumpfish

B1

نوعی ماهی که به دلیل خوردن تخم‌مرغ‌هایش به عنوان غذایی محبوب است.

A type of fish often found in cold waters, known for its roe.

noun
معنی(noun):

Lumpsucker

example
معنی(example):

ماهی لمپ می‌تواند در آب‌های سرد اقیانوس یافت شود.

مثال:

The lumpfish can be found in cold ocean waters.

معنی(example):

ماهی لمپ اغلب در غذاهای دریایی استفاده می‌شود.

مثال:

Lumpfish are often used in fish dishes.

معنی فارسی کلمه lumpfish

: معنی lumpfish به فارسی

نوعی ماهی که به دلیل خوردن تخم‌مرغ‌هایش به عنوان غذایی محبوب است.