معنی فارسی lumpier
B1برآمدهتر به معنای داشتن برآمدگیهای بیشتراست و معمولاً برای توصیف چیزهایی استفاده میشود که سطحی ناهموار دارند.
Having more lumps; uneven in texture.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Full of lumps, not smooth.
مثال:
I don't know which was worse, the lumpy soup or the lumpy bed.
معنی(adjective):
Of a water surface: covered in many small waves as a result of wind; choppy.
example
معنی(example):
زمین ناهموار از سطح صاف برآمدهتر است.
مثال:
The uneven ground is lumpier than the flat surface.
معنی(example):
این کیک به نظر برآمدهتر میرسد چون خوب مخلوط نشده است.
مثال:
This cake looks lumpier since it was not mixed well.
معنی فارسی کلمه lumpier
:
برآمدهتر به معنای داشتن برآمدگیهای بیشتراست و معمولاً برای توصیف چیزهایی استفاده میشود که سطحی ناهموار دارند.