معنی فارسی lumpy jaw
B1فک برآمده، به وضعیتی اشاره دارد که فک یا صورت به دلیل آسیب یا بیماری دچار برآمدگی میشود.
A condition where the jaw appears swollen or uneven, often due to injury or infection.
- noun
noun
معنی(noun):
Actinomycosis
example
معنی(example):
او بعد از تصادف فک برآمدهای دارد.
مثال:
He has a lumpy jaw after the accident.
معنی(example):
فک برآمده میتواند بسیار دردناک باشد.
مثال:
A lumpy jaw can be quite painful.
معنی فارسی کلمه lumpy jaw
:
فک برآمده، به وضعیتی اشاره دارد که فک یا صورت به دلیل آسیب یا بیماری دچار برآمدگی میشود.