معنی فارسی lunacies

B1

جنون‌ها، رفتارها یا وضعیت‌های غیرعادی که ممکن است به تأثیرات وقایع طبیعی نسبت داده شوند.

Behaviors or states of madness believed to be linked to the phases of the moon.

noun
معنی(noun):

(of a person or group of people) The state of being mad, insanity

معنی(noun):

Something deeply misguided.

example
معنی(example):

گزارش چندین جنون را که در طول ماه کامل تجربه شده بود، تشریح کرد.

مثال:

The report outlined several lunacies experienced during the full moon.

معنی(example):

برخی از افراد فکر می‌کنند که جنون‌های بیشتری در زمان خسوف ماه رخ می‌دهد.

مثال:

Some people think there are more lunacies around the time of a lunar eclipse.

معنی فارسی کلمه lunacies

: معنی lunacies به فارسی

جنون‌ها، رفتارها یا وضعیت‌های غیرعادی که ممکن است به تأثیرات وقایع طبیعی نسبت داده شوند.