معنی فارسی lunatic
B2 /ˈluːnətɪk/فردی که رفتار و افکار غیرعادی و غیرقابل پیش‌بینی دارد
A person who behaves in a wildly eccentric or crazy manner
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
An insane person.
adjective
معنی(adjective):
Crazed, mad, insane, demented.
example
معنی(example):
او در طول بحث مانند یک دیوانه رفتار کرد.
مثال:
He acted like a lunatic during the argument.
معنی(example):
برخی از مردم فکر می‌کنند او به خاطر ایده‌های عجیبش دیوانه است.
مثال:
Some people think he is a lunatic for his strange ideas.
معنی فارسی کلمه lunatic
:
فردی که رفتار و افکار غیرعادی و غیرقابل پیش‌بینی دارد
