معنی فارسی lunchlady

A2

لقب زنانی که غذاهای ناهار را در مدارس تهیه و سرو می‌کنند.

A term for a female worker who serves lunch in a school.

example
معنی(example):

سرویس غذاخوری به محض اینکه غذا را تحویل داد لبخند زد.

مثال:

The lunchlady smiled as she handed out the food.

معنی(example):

هر روز سرویس غذاخوری بچه‌ها را با یک دستwave می‌کند.

مثال:

Every day the lunchlady greets the kids with a wave.

معنی فارسی کلمه lunchlady

: معنی lunchlady به فارسی

لقب زنانی که غذاهای ناهار را در مدارس تهیه و سرو می‌کنند.