معنی فارسی lunies
B1افرادی با رفتار یا عقاید غیرمعمول.
People with unusual behaviors or beliefs.
- NOUN
example
معنی(example):
دیوانهها در پارک از یک پیکنیک لذت میبردند.
مثال:
The lunies in the park were enjoying a picnic.
معنی(example):
او در جشنوارهای با برخی دیوانهها ملاقات کرد که علایق او را داشتند.
مثال:
He met some lunies at the festival who shared his interests.
معنی فارسی کلمه lunies
:
افرادی با رفتار یا عقاید غیرمعمول.