معنی فارسی luo
B1نام یک زبان و همچنین یک گروه قومی در شرق آفریقا.
A language and an ethnic group primarily found in East Africa.
- OTHER
example
معنی(example):
لوو زبانی است که در آفریقا صحبت میشود.
مثال:
Luo is a language spoken in Africa.
معنی(example):
مردم لوو فرهنگ غنی دارند.
مثال:
The Luo people have a rich culture.
معنی فارسی کلمه luo
:
نام یک زبان و همچنین یک گروه قومی در شرق آفریقا.