معنی فارسی luxating

B1

لوکس شدن به فرآیند خارج شدن مفصل از محل خود اشاره دارد.

The act of dislocating or becoming dislocated.

verb
معنی(verb):

To dislocate.

example
معنی(example):

این آسیب باعث شرایط لوکس شدگی مفصل شده است.

مثال:

The injury is causing the luxating condition of the joint.

معنی(example):

او درد لوکس در شانه‌اش را احساس می‌کند.

مثال:

He is experiencing luxating pain in his shoulder.

معنی فارسی کلمه luxating

: معنی luxating به فارسی

لوکس شدن به فرآیند خارج شدن مفصل از محل خود اشاره دارد.