معنی فارسی luxive
B2فضا یا حالتی که خصوصیات تجمل و راحتی را به نمایش میگذارد.
Characterized by luxury; luxurious.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جو لوکس مهمانی لذتبخش بود.
مثال:
The luxive atmosphere of the party was enjoyable.
معنی(example):
زندگی در یک محیط لوکس میتواند بسیار آرامشبخش باشد.
مثال:
Living in a luxive environment can be very relaxing.
معنی فارسی کلمه luxive
:
فضا یا حالتی که خصوصیات تجمل و راحتی را به نمایش میگذارد.