معنی فارسی luxuriantly

B1

به صورتی شکوفا و سرسبز، معمولاً به توصیف رشد طبیعی و فراوانی بکار می‌رود.

In a manner that is lush and abundant; richly.

example
معنی(example):

گل‌ها در بهار به طور پرشکوفا شکوفا شدند.

مثال:

The flowers bloomed luxuriantly in the spring.

معنی(example):

باغ پس از باران به طرز پرشکوفایی سبز بود.

مثال:

The garden was luxuriantly green after the rain.

معنی فارسی کلمه luxuriantly

: معنی luxuriantly به فارسی

به صورتی شکوفا و سرسبز، معمولاً به توصیف رشد طبیعی و فراوانی بکار می‌رود.