معنی فارسی lychnic
B1وابسته به نور و شمع، و در مراسم و آداب اینچنینی مورد استفاده قرار میگیرد.
Relating to or derived from light, especially in the context of candlelight or illumination.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آداب و رسوم لیکنیک گذشته اغلب شامل روشن کردن شمع بود.
مثال:
The lychnic customs of the past often involved candle lighting.
معنی(example):
در فرهنگهای باستانی، مراسم لیکنیک در طول جشنوارهها اهمیت زیادی داشت.
مثال:
In ancient cultures, lychnic rituals were significant during festivals.
معنی فارسی کلمه lychnic
:
وابسته به نور و شمع، و در مراسم و آداب اینچنینی مورد استفاده قرار میگیرد.