معنی فارسی lycopods
B2لیکوپودها، یک دسته از گیاهان وعائی که بیشتر به عنوان خزههای چماقی شناخته میشوند و تاریخچه طولانی دارند.
A group of seedless vascular plants belonging to the division lycophyta, often resembling mosses.
- noun
noun
معنی(noun):
A club moss.
معنی(noun):
Any member of the Lycopodiophyta.
example
معنی(example):
لیکوپودها یک گروه از گیاهان وعائی هستند که به عنوان خزههای چماقی شناخته میشوند.
مثال:
Lycopods are a group of vascular plants commonly known as clubmosses.
معنی(example):
در پالئوبوتانی، لیکوپودها برای درک اکوسیستمهای باستانی اهمیت دارند.
مثال:
In paleobotany, lycopods are important for understanding ancient ecosystems.
معنی فارسی کلمه lycopods
:
لیکوپودها، یک دسته از گیاهان وعائی که بیشتر به عنوان خزههای چماقی شناخته میشوند و تاریخچه طولانی دارند.