معنی فارسی lymphad
B2لیمفاد، جزء سیستم لنفاوی است که نقش مهمی در ایمنی بدن دارد.
A part of the lymphatic system that plays a significant role in the body's immunity.
- NOUN
example
معنی(example):
لیمفاد غالباً در عملکردهای بدنی مربوط به ایمنی کمک میکند.
مثال:
A lymphad often helps with bodily functions related to immunity.
معنی(example):
نقش لیمفاد در سیستم لنفاوی بسیار حیاتی است.
مثال:
The role of the lymphad is critical in the lymphatic system.
معنی فارسی کلمه lymphad
:
لیمفاد، جزء سیستم لنفاوی است که نقش مهمی در ایمنی بدن دارد.