معنی فارسی lymphadenomas
B1تومورهای غدد لنفاوی که ممکن است در نقاط مختلف بدن ظاهر شوند.
Multiple tumors that arise from lymphatic tissue.
- NOUN
example
معنی(example):
لنفاژنوماها میتوانند بر عملکرد سیستم لنفاوی تأثیر بگذارند.
مثال:
Lymphadenomas can affect the lymphatic system's function.
معنی(example):
در برخی موارد، چندین لنفاژنوما به طور همزمان وجود دارد.
مثال:
In some cases, multiple lymphadenomas are present at once.
معنی فارسی کلمه lymphadenomas
:
تومورهای غدد لنفاوی که ممکن است در نقاط مختلف بدن ظاهر شوند.