معنی فارسی lymphedemas

B1

چند نمونه از ورم‌های لنفاوی که می‌توانند بر اثر آسیب در سیستم لنفاوی ایجاد شوند.

Multiple instances of a condition involving swelling due to lymph fluid buildup.

noun
معنی(noun):

The swelling of tissue due to retention of fluid in the lymph vessels

example
معنی(example):

روش‌های مختلفی برای انواع مختلف لنفا دم‌ها وجود دارد.

مثال:

Various treatments exist for different types of lymphedemas.

معنی(example):

لنفا دم‌ها می‌توانند پس از جراحی یا درمان پرتوئی بروز کنند.

مثال:

Lymphedemas can occur after surgery or radiation therapy.

معنی فارسی کلمه lymphedemas

: معنی lymphedemas به فارسی

چند نمونه از ورم‌های لنفاوی که می‌توانند بر اثر آسیب در سیستم لنفاوی ایجاد شوند.