معنی فارسی lymphemia

B1

لیمفما یک وضعیت پزشکی است که در آن مایع لنفی در بافت‌های بدن جمع می‌شود.

A condition characterized by the accumulation of lymphatic fluid in tissues.

example
معنی(example):

لیمنفما می‌تواند با ورم دردناک ظاهر شود.

مثال:

Lymphema can present with painful swelling.

معنی(example):

او در حین تحصیلاتش درباره لیمفما یاد گرفت.

مثال:

He learned about lymphema during his studies.

معنی فارسی کلمه lymphemia

: معنی lymphemia به فارسی

لیمفما یک وضعیت پزشکی است که در آن مایع لنفی در بافت‌های بدن جمع می‌شود.