معنی فارسی lymphopathy

B1

لنف‌پاتی به اختلالاتی در سیستم لنفاوی اشاره دارد که بر عملکرد آن تأثیر می‌گذارد.

A term referring to diseases affecting the lymphatic system.

example
معنی(example):

بیمار به لنف‌پاتی‌ای مبتلا شد که بر اعضای بدن تأثیر گذاشت.

مثال:

The patient was diagnosed with a lymphopathy that affected their organs.

معنی(example):

علائم لنف‌پاتی می‌تواند در افراد متفاوت باشد.

مثال:

Symptoms of lymphopathy can vary widely among individuals.

معنی فارسی کلمه lymphopathy

: معنی lymphopathy به فارسی

لنف‌پاتی به اختلالاتی در سیستم لنفاوی اشاره دارد که بر عملکرد آن تأثیر می‌گذارد.