معنی فارسی lynx
B2 /lɪŋks/یوز، یک نوع گربه وحشی و مهمانراز و دارای چشمهای بزرگ و گوشهای پُرپُشت.
A wild cat known for its tufted ears and short tail.
- noun
noun
معنی(noun):
Any of several medium-sized wild cats, mostly of the genus Lynx.
example
معنی(example):
یوز یک گربه وحشی است.
مثال:
The lynx is a wild feline.
معنی(example):
ما یک یوز را در پیادهرویمان در کوهها دیدیم.
مثال:
We saw a lynx on our hike in the mountains.
معنی فارسی کلمه lynx
:
یوز، یک نوع گربه وحشی و مهمانراز و دارای چشمهای بزرگ و گوشهای پُرپُشت.