معنی فارسی maa

B1

مادر، به معنای مادر و واژه‌ای محبت‌آمیز برای اشاره به مادر.

A term used to refer to a mother.

verb
معنی(verb):

To make such a sound.

interjection
معنی(interjection):

A bleating sound, as that of a sheep or goat.

example
معنی(example):

‘مادر’ کلمه‌ای است که برای صدا زدن مادر استفاده می‌شود.

مثال:

Maa is a word used to call a mother.

معنی(example):

در برخی فرهنگ‌ها، ‘مادر’ یک اصطلاح محبت‌آمیز است.

مثال:

In some cultures, maa is a term of endearment.

معنی فارسی کلمه maa

: معنی maa به فارسی

مادر، به معنای مادر و واژه‌ای محبت‌آمیز برای اشاره به مادر.