معنی فارسی maat
B1واژهای به معنای اندازه، سایز یا مقیاس در زبان هلندی.
A term meaning size or measure in Dutch.
- NOUN
example
معنی(example):
او اندازهای که کاملاً به او تناسب داشت را پوشید.
مثال:
She wore a maat that perfectly fit her.
معنی(example):
برای آن لباس به چه اندازهای نیاز دارید؟
مثال:
What maat do you need for that dress?
معنی فارسی کلمه maat
:
واژهای به معنای اندازه، سایز یا مقیاس در زبان هلندی.