معنی فارسی maccoboy

B1

مکّو بوی، اصطلاحی که به پسرانی اطلاق می‌شود که به بعضی از فعالیت‌های خاص و فرهنگی تعلق دارند.

A term referring to boys engaged in a specific cultural or energetic performance.

example
معنی(example):

مکّو بوی به خاطر اجرای پر انرژی‌اش معروف بود.

مثال:

The maccoboy was known for his energetic performance.

معنی(example):

هر مکّو بوی در این رویداد یک مدرک دریافت کرد.

مثال:

Every maccoboy at the event received a certificate.

معنی فارسی کلمه maccoboy

: معنی maccoboy به فارسی

مکّو بوی، اصطلاحی که به پسرانی اطلاق می‌شود که به بعضی از فعالیت‌های خاص و فرهنگی تعلق دارند.