معنی فارسی machiavel

B1

به معنای سیاستمداری که با فریب و حیله به هدف‌های خود می‌رسد.

Referring to political tactics that are deceitful and cunning.

example
معنی(example):

او طرف ماکیولی خود را با دستکاری وضعیت به نفع خود نشان داد.

مثال:

He showed his Machiavel side by manipulating the situation to his advantage.

معنی(example):

تاکتیک‌های ماکیولی معمولاً شامل فریب و حیله‌گری هستند.

مثال:

Machiavel tactics often involve deceit and cunning.

معنی فارسی کلمه machiavel

: معنی machiavel به فارسی

به معنای سیاستمداری که با فریب و حیله به هدف‌های خود می‌رسد.