معنی فارسی macrobiotically
B1به طور مرتبط با میکروبیوتا و رژیم غذایی که شامل مواد طبیعی و کامل است، مصرف غذا می‌شود.
In a manner relating to the diet that emphasizes whole, natural foods, often associated with the concept of microbiome health.
- ADVERB
example
معنی(example):
او ترجیح می‌دهد به‌صورت میکروبیوتیک غذا بخورد تا سالم بماند.
مثال:
She prefers to eat macrobiotically to stay healthy.
معنی(example):
این رستوران وعده‌های غذایی را به‌صورت میکروبیوتیک تهیه می‌کند.
مثال:
The restaurant offers meals prepared macrobiotically.
معنی فارسی کلمه macrobiotically
:
به طور مرتبط با میکروبیوتا و رژیم غذایی که شامل مواد طبیعی و کامل است، مصرف غذا می‌شود.
