معنی فارسی macroclimate
B2ماکرواکلیما به شرایط آب و هوایی کلی یک منطقه اشاره دارد که میتواند تأثیرات دوربرد بر محیط زیست داشته باشد.
The overarching climate of a specific region, affecting broader environmental conditions.
- NOUN
example
معنی(example):
ماکرواکلیما منطقه تحت تأثیر جغرافیای آن قرار دارد.
مثال:
The macroclimate of the region is influenced by its geography.
معنی(example):
درک ماکرواکلیما به برنامهریزی کشاورزی کمک میکند.
مثال:
Understanding macroclimate helps in agricultural planning.
معنی فارسی کلمه macroclimate
:
ماکرواکلیما به شرایط آب و هوایی کلی یک منطقه اشاره دارد که میتواند تأثیرات دوربرد بر محیط زیست داشته باشد.