معنی فارسی macrodactyl

B1

ماکروداکتیل به فردی اطلاق می‌شود که دارای انگشتان بزرگتر از حد طبیعی است.

Referring to a condition characterized by abnormally large fingers or toes.

example
معنی(example):

بیمار به عنوان ماکروداکتیل تشخیص داده شد به دلیل اندازه بزرگ انگشتانش.

مثال:

The patient was diagnosed as a macrodactyl due to the large size of their fingers.

معنی(example):

ماکروداکتیل‌ها اغلب نیاز به ملاحظات پزشکی ویژه دارند.

مثال:

Macrodactyls often require special medical considerations.

معنی فارسی کلمه macrodactyl

: معنی macrodactyl به فارسی

ماکروداکتیل به فردی اطلاق می‌شود که دارای انگشتان بزرگتر از حد طبیعی است.