معنی فارسی macrodactylic
B2ماکروداکتیلیک به ویژگیهایی اطلاق میشود که به بزرگ بودن انگشتان اشاره دارد.
Pertaining to or characteristic of having large fingers or toes.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ویژگیهای ماکروداکتیلیک نمونه قابل توجه بود.
مثال:
The macrodactylic features of the specimen were remarkable.
معنی(example):
پژوهشگران الگوهای ماکروداکتیلیک را در برخی از گونهها ثبت کردهاند.
مثال:
Researchers have noted macrodactylic patterns in some species.
معنی فارسی کلمه macrodactylic
:
ماکروداکتیلیک به ویژگیهایی اطلاق میشود که به بزرگ بودن انگشتان اشاره دارد.