معنی فارسی macrodontic

B2

ماکرودنتیک به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن دندان‌ها بزرگ‌تر از اندازه طبیعی هستند.

Pertaining to large teeth that exceed the normal size.

example
معنی(example):

برخی افراد دندان‌های ماکرودنتیک دارند که بزرگ‌تر از حد معمول هستند.

مثال:

Some people have macrodontic teeth, which are larger than average.

معنی(example):

دندان‌پزشک توضیح داد که شرایط ماکرودنتیک می‌تواند بر گاز گرفتن فرد تأثیر بگذارد.

مثال:

The dentist explained that macrodontic conditions can affect a person's bite.

معنی فارسی کلمه macrodontic

: معنی macrodontic به فارسی

ماکرودنتیک به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن دندان‌ها بزرگ‌تر از اندازه طبیعی هستند.