معنی فارسی macromelia

B1

ماکروملیا به حالت بزرگی غیرطبیعی اعضای بدن، به ویژه اندام‌ها اشاره دارد.

A condition characterized by the abnormal enlargement of the limbs.

example
معنی(example):

در موارد ماکروملیا، اندام‌ها به طرز غیرمعمولی بزرگ هستند.

مثال:

In cases of macromelia, the limbs are unusually large.

معنی(example):

ماکروملیا می‌تواند با برخی شرایط ژنتیکی مرتبط باشد.

مثال:

Macromelia can be associated with certain genetic conditions.

معنی فارسی کلمه macromelia

: معنی macromelia به فارسی

ماکروملیا به حالت بزرگی غیرطبیعی اعضای بدن، به ویژه اندام‌ها اشاره دارد.