معنی فارسی macromole

B2

مولکول‌های بزرگ که در سیستم‌های بیولوژیکی وجود دارند و نقش‌های کلیدی در فرآیندهای بیولوژیکی دارند.

Large molecules that exist in biological systems and play critical roles in biological processes.

example
معنی(example):

یک ماکرومول معمولاً از مولکول‌های بزرگ موجود در سیستم‌های زیستی تشکیل شده است.

مثال:

A macromole is typically made up of large molecules found in biological systems.

معنی(example):

مطالعه ماکرومول‌ها برای درک زیست‌شناسی مولکولی بسیار مهم است.

مثال:

Studying macromoles is crucial for understanding molecular biology.

معنی فارسی کلمه macromole

: معنی macromole به فارسی

مولکول‌های بزرگ که در سیستم‌های بیولوژیکی وجود دارند و نقش‌های کلیدی در فرآیندهای بیولوژیکی دارند.