معنی فارسی maculates
B1ماکولات، به معنای لکهدار کردن یا ایجاد الگوهای غیر یکنواخت است.
To mark with spots or blotches; to stain or discolor.
- verb
verb
معنی(verb):
To spot; to stain; to blur.
example
معنی(example):
برخی از حیوانات پوست خود را برای استتار ماکوله میکنند.
مثال:
Some animals maculate their fur for camouflage.
معنی(example):
هنرمند اغلب بوم را با رنگ ماکوله میکند.
مثال:
The artist often maculates the canvas with color.
معنی فارسی کلمه maculates
:
ماکولات، به معنای لکهدار کردن یا ایجاد الگوهای غیر یکنواخت است.