معنی فارسی made to measure

B1

به معنای سفارشی‌سازی چیزی برای یک فرد خاص یا نیاز خاص.

Created or tailored specifically for a particular person or requirement.

example
معنی(example):

این کت و شلوار برای تناسب کامل دوخته شده است.

مثال:

This suit is made to measure for the perfect fit.

معنی(example):

آنها خدماتی برای تهیه مبلمان به‌طور سفارشی ارائه می‌دهند.

مثال:

They provide made to measure services for furniture.

معنی فارسی کلمه made to measure

: معنی made to measure به فارسی

به معنای سفارشی‌سازی چیزی برای یک فرد خاص یا نیاز خاص.