معنی فارسی mafficked

B1

مافیک شده، به حالت جشن و سرور در آمدن.

Having been engaged in a noisy celebration or revelry.

example
معنی(example):

آنها به مدت چندین ساعت برای جشن پیروزی مافیک شدند.

مثال:

They were mafficked for hours to celebrate the victory.

معنی(example):

سالن بعد از اعلام جوایز مافیک شد.

مثال:

The hall was mafficked after the announcement of the awards.

معنی فارسی کلمه mafficked

: معنی mafficked به فارسی

مافیک شده، به حالت جشن و سرور در آمدن.