معنی فارسی maggle

B1

مگگل به معنای چرخاندن یا گشتن به دور موضوعی به شیوه‌ای تفریحی و غیررسمی استفاده می‌شود.

To engage in playful or casual conversation, often with light or humorous intent.

example
معنی(example):

او دوست دارد در آخر هفته‌ها با دوستانش مگگل کند.

مثال:

He loves to maggle with his friends during the weekends.

معنی(example):

من معمولاً در مورد اینکه چه کار بعدی باید بکنم مگگل می‌کنم.

مثال:

I often maggle about what to do next.

معنی فارسی کلمه maggle

: معنی maggle به فارسی

مگگل به معنای چرخاندن یا گشتن به دور موضوعی به شیوه‌ای تفریحی و غیررسمی استفاده می‌شود.