معنی فارسی maggotry
B2مگاتری به شرایطی اشاره دارد که در آن مگسها تخمگذاری کردهاند و لاروها شروع به رشد میکنند.
A condition where maggots are present, often indicating decay or poor hygiene.
- NOUN
example
معنی(example):
مگاتری او در باغ توجه کنترل آفات را جلب کرد.
مثال:
Her maggotry in the garden attracted the attention of pest control.
معنی(example):
مگاتری میتواند نشانهای از نگهداری ضعیف باغ باشد.
مثال:
Maggotry can be a sign of poor garden maintenance.
معنی فارسی کلمه maggotry
:
مگاتری به شرایطی اشاره دارد که در آن مگسها تخمگذاری کردهاند و لاروها شروع به رشد میکنند.