معنی فارسی magirological

C2

مگیرلجیکی، مرتبط با علم مطالعه جادو و جنبه‌های آن.

Pertaining to the study and analysis of magic and its practices.

example
معنی(example):

تحلیل مگیرلجیکی نمادها را در مراسم نشان داد.

مثال:

The magirological analysis revealed the symbolism in the rituals.

معنی(example):

تحقیق مگیرلجیکی او به درک فولکلور کمک کرد.

مثال:

Her magirological research contributed to the understanding of folklore.

معنی فارسی کلمه magirological

: معنی magirological به فارسی

مگیرلجیکی، مرتبط با علم مطالعه جادو و جنبه‌های آن.