معنی فارسی magistracy
C1 /ˈmædʒ.ɪst.ɹə.si/قضاوت محلی، به بخشهایی از سیستم قضایی اشاره دارد که به پروندههای کماهمیت رسیدگی میکنند.
The office or authority of a magistrate, typically dealing with lesser legal matters.
- noun
noun
معنی(noun):
The office or dignity of a magistrate.
معنی(noun):
The collective body of magistrates.
example
معنی(example):
او در قوه قضاییه کار میکند و به پروندههای قانونی رسیدگی میکند.
مثال:
He works in the magistracy, handling legal cases.
معنی(example):
قوه قضاییه بر دادگاههای محلی و مسائل قانونی نظارت دارد.
مثال:
The magistracy oversees local courts and legal matters.
معنی فارسی کلمه magistracy
:
قضاوت محلی، به بخشهایی از سیستم قضایی اشاره دارد که به پروندههای کماهمیت رسیدگی میکنند.